روح تسخیر ناپذیر

هنگامی که مشکلی تو را می آزارد از خود نپرس باید چکارش کنم؟

بپرس :

کدام بخش از وجود من از این موضوع آزرده می شود؟


وقتی توانستی  این قسمت آرزده را به وضوح روئت کنی، آنگاه از خودت بپرس:

چه کسی در حال این روئت کردن است؟ 

چه کسی متوجه این آزردگی درونی است؟


همین حقیقت مشخص که تو میتوانی مشکل را ببینی بدین معناست که تو خود، آن مشکل نیستی.


روند دیدن و روئت چیزی مسالزم رابطه فاعل و مفعولی است. فاعل همان "شاهد" نامیده می شود.  زیرا همانی است که میبیند چه چیز در حال وقوع است. مفعول چیزی است که مورد روئیت است.


تنها راه حل واقعی آن است که در جایگاه آگاهی یک شاهد هشیار قرار بگیری و چارچوب و مرجع خود را به طور کامل تغییر دهی .


برای دست یابی به آزادی واقعی درونی باید بتوانی به جای عرق شدن در مشکلات خود، از بیرون به آنها نگاه کنی.
تا زمانی که خود را در انرزی موجود در مشکل گم کرده باشی، هیچ راه حلی برای خروج از آن وجود نخواهد داشت.
تا زمانی که در موقعیت مظطرب، وحشت زدده یا عصابی باشد نمی تواند با آن موقعیت مقابله کند.  اولین مشکلی که باید با آن مقابله کنی واکنش خود توست.

تا زمانی که موقعیت موجود عواطف تو را از درون در اختیار داشته باشد، قادر نیستی هیچ چیز را در بیرون حل کنی.

مشکلات عموما آن چیزی که به نظر می رسند نیستند.
وقتی به قدر کافی این موضوع برای تو روشن شد، متوجه می شوی بخشی در وجود توست که قادر است تقریبا با همه چیز مشکل داشته باشد. اولین قدم دست و پنجه نرم کردن با این قسمت از وجود خود توست.

این کار شمل تغییر جهت دادن از " توجه به راه حل بیرونی " به سمت  "آگاهی نسبت به راه حل درونی" است.

باید این عادت را بشکنی که تصور کنی برای یافتن راه حل مشکلات باید ترتیب امور را در دنیای بیرون تغییر دهی. تنها راه حل دائمی و ماندگار برای مشکلات تو این است که به درون بروی و خود را از شر آن بخشی از وجودت رها کنی که به نظر می رسد مشکلات زیادی با واقعیت دارد.