-
شکر نعمت
جمعه 26 مرداد 1403 23:35
شکر نعمت خوشتر از نعمت بود شکرباره کی سوی نعمت رود شکر جان نعمت و نعمت چو پوست ز آنک شکر آرد ترا تا کوی دوست نعمت آرد غفلت و شکر انتباه صید نعمت کن بدام شکر شاه
-
بمیرید
جمعه 11 خرداد 1403 21:31
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا بر شاه چو مردید همه شاه و...
-
روح تسخیر ناپذیر
دوشنبه 28 اسفند 1402 17:24
هنگامی که مشکلی تو را می آزارد از خود نپرس باید چکارش کنم؟ بپرس : کدام بخش از وجود من از این موضوع آزرده می شود؟ وقتی توانستی این قسمت آرزده را به وضوح روئت کنی، آنگاه از خودت بپرس: چه کسی در حال این روئت کردن است؟ چه کسی متوجه این آزردگی درونی است؟ همین حقیقت مشخص که تو میتوانی مشکل را ببینی بدین معناست که تو خود، آن...
-
ژورنال نویسی
سهشنبه 12 دی 1402 12:58
. در واقع به کمک این روش دست به قلم میشوید و هر احساس یا تفکری که در لحظه دارید را بر روی کاغذ جاری میکنید ژورنال نویسی یا نوشتن روزانه به معنای بیان احساسات و افکار عمیق شما به کمک نوشتن است. ژورنال نویسی به معنای نوشتن افکار و احساسات تجربه شده در طول روز است بهتر است
-
تعهد
شنبه 2 دی 1402 01:04
تمرین تعهد میکنم . تعهد به خودم. امروز 5 امیین روز تعهد من است. ب ن : روز ششم : از دیروز آب از دماغم سرازیر شد. سرما آمد ... ب ن - چ 6 دی : بدنم یاری کرد، سرپا شدم و در روز دهم هستم. متعهدم به وعده ای که به خودم دادم. هیچ کدام از ما با «ای کاش» به جایی نرسیدهایم... کارهایی که برات بده رو انجام نده . . . ب ن پ 8 دی :...
-
نصیحت یا راز ؟
پنجشنبه 2 آذر 1402 05:56
به عنوان کسی که ارتباطِ اجتماعی خوبی داشته یک نصیحت برای تمام عمر بهتون بکنم؟! برای آدمها مرز بذار مرز صمیمیت مرز گفتار مرز رفتار مرز تماس فیزیکی مرزِ... خودت این مرزها رو تعیین کن و همیشه یک قدم عقبتر بایست!
-
نکته مهم (ما)
جمعه 26 خرداد 1402 01:44
این که یک کشور جهان سوم بطور مسقیم وارد فیلم های هالیوودی میشه یعنی چی؟ بنظرم میتونه از به چشم اومدن اون کشور جهان سومی خبر بده. از ... دیروز داشتم با مهسا تلفنی حرف میزدم. میگفت : بعضی وقتا اذیتم میکنی ... گفتم : چرا همون موقع نمی گی، اخه من حتی متوجه نشدم که تو ناراحت شدی... حداقل از لحن حرفات، یا هیچ وقت مستقیم...
-
نمیدانم!
پنجشنبه 21 اردیبهشت 1402 03:37
خودم را پشت هیچ پنهان می کنم. امیدی به هیچ کس نیست. واقغیت پذیرفته شده است. طعم گس نبود هیچ کس و پذیرفته نشدن مثل نور می درخشد. با این حال زندگی ادامه دارد ... صدای فرهاد با اینکه نیست اما به گوش میرسد... شاید بهتر باشد گلچین آهنگ های فرهاد را بشنوم... به هر حال ادمه دارد و مساله سر پذیرفتن است... بودن است... و به...
-
هیچ . . .
یکشنبه 27 آذر 1401 09:45
مقام امن و می بی غش و رفیق شفیق گرت مدام میسر شود زهی توفیق جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است هزار بار من این نکته کرد هام تحقیق
-
یک روز صبح
چهارشنبه 23 آذر 1401 09:24
امروز که بیدار شدم، یادم آمد که میتوانم طبق گفته با کلاس ها ژورنال نویسی داشته باشم یا بقولی نوشتن صبحگاهی. عزمی جزم کردمو و خلاصه به اینجا آمدم . نوشتن از خود کار راحتی نیست. از روزی هم که به تکرار میگذرد همچنین. تنها کافی است برای یک روز بنویسی و باقی را کپی پیست کنی.
-
18 آبان
چهارشنبه 18 آبان 1401 11:56
تعجب میکنم... از این زندگی و از این زمان و از این کشور... لطفا اگر اشتباه میکنم حتما برام توضیح بدید! روزانه به این فکر میکنم که کی بنویسم. دیگه به چی بنویسم فکر نمی کنم. میدونید این یک پیروزی بزرگ تو زندگی هست. اینکه انجام بدی و عمل کنی کاری که تو ذهنت هست. روش های قدیمی میگفت فکر کن... اما سن که بالا میرود و فانی...
-
انتخاب!
جمعه 15 مهر 1401 04:27
آدم ها تهی از توانایی نیستند ، تهی از اراده اند (ویکتور هوگو)
-
Manny Khoshbin
پنجشنبه 14 مهر 1401 19:36
My Top 8 Success Tips: 1. Have clear goals 2. Wake up early 3. Exercise regularly 4. Take action 5. Build a network 6. Invest in yourself 7. Give back 8. Never give up!
-
دور و ضعیف
سهشنبه 27 اردیبهشت 1401 20:30
آرزوی آبادی برای ایران بنظر دور و ضعیف می آید اما تنها نیست. هزاران نفر کور سوی امیدی یا معجزی ته مغزشان وجود دارد تا ایران را در شرایطی ببینید که لایق ایران است . قشون کشی ، زدو خورد فایده ای ندارد. هر زمان چیزی را به زور تغییر داده ایم نتیجه ای نگرفته ایم. اما خب استفاده از غیر از زور چیست؟ ایده های شحصی خودم را نگه...
-
نیرنگ عقل
یکشنبه 25 اردیبهشت 1401 18:57
بازی روزگار یا به قول هگل " نیرنگ عقل "، روزهای عجیبی است و هر روز هم عجیب تر می شود. آیا در این روزها و در این تحدید ها جایی برای فرصت ها هست؟ میدانم جواب ساده ای دارد... بستگی دارد! این روزها مردم عاصی و زمانه رام نشدنی است. چهره عبوس و پریشان مردم قبل تر مهربان بود اما الان شبیه کاسه چه کنم است. اثر...
-
رو اخته 007
یکشنبه 4 اردیبهشت 1401 12:49
لای و لجن این روزها بالاخره وا دادم . نه از ترس، نه از بی پولی ، نه از تنهایی، ... برق آسان فکر میکنم. از گذشته به آینده و این لای و لوی به خودم می آیم و نه حرفی دارم و نه فکری... خفقان زنگی مست می خرامید و آغوشش را برای رایگان و عشق را در کت مردم و دنیا کردن باز کرد. هیچ جرثقیلی نمی تواند آدمی که قصد بلند شدن را...
-
جهت تاچه فیل
یکشنبه 4 اردیبهشت 1401 03:21
میخواستم از راجب بنویسم! جنگی در ترکیه! تلاشی برای درآمد دلاری! گذاراندم زمان با روتین! آرت با تکانه تیم و پا به مرز جدید! حدس میزنم روزهای دیگر به همین شکل باشد. کاملا یکنواخت و روتین یه خرافت و دروغ ... توهم و کج خیالی.... شیشه الکل در کمد... ضد و نقیض با تمیز و ردیف ... کنج هزار، وقتی میگذرد لالایی می شود...
-
ویژگی ظلم نورافکن
شنبه 3 اردیبهشت 1401 02:53
سیل خروشان بی عملی در حین عملگرایی. مثل بلایی در سرم حوار شده است. نور افکنی روی من افتاده. ترس از قامت گذر روزها و گذارن روزها... حسرت زندگی که میخواهی نه زندیگی که میکنی و مرز بین این دو چنان ساده و چنان در دسترس است که انچنان رستاخیز نزدیک است که با خود می گویی رسیدم! حالا که چی؟ این جمله حالا که چی مثل الا کلنگ...
-
مبتذل از آسیاب ریخت
پنجشنبه 1 اردیبهشت 1401 08:52
عرش اعلا کجاست؟ اسفل السافلین کجاست؟ فکرهای مبتذل در یک آن مثل کاغذ مچاله ات میکنند و پتک سرزنشگر، گذشته را محکم به طاق سرت میکوبد. کج خلق و آشفته میان فکرها کامروا می شوم. سرزنش میکنم و به خودم می آِیم که، افکار احساساتی را در ما بیدار میکند و این احساسات چه کار ها که با آدم نمیکند. مجال نفس کشیدن می آِید. نفسی عمیق...
-
زمستان مباداتر
چهارشنبه 31 فروردین 1401 04:26
با همدیگریم یا وبال همدیگر؟ کلی بافی را کنار بگذاریم. بیا به جزییات چراغ قوه بیندازیم تا توان دیدن و شنیدن را داشته باشیم! چشم براه و خرم و خندان روزها را شب میکنم و شب را بیدار میمانم تا صبح شود و بخوام. حکایت وارانه و خواب زمستانی. حماقت آدمی انتها ندارد و الا تا کنون کره زمین به کره بهشت تبدیل شده بود نه کره خر......
-
یادگاری 4
چهارشنبه 31 فروردین 1401 03:55
ایران کشور شهیدان است که در آن هر روز ملتی را شهید میکنند، که در آن ملتی هر روز جام شهادت را مینوشد. برای رهایی از ظلم، برای عدالت و رستگاری مثل سقراط و حسین، مثل منصور، آن شعار بیخود نبود که میگفت: هر روز عاشورا شده، هر جا کربلا شده. ... نام کتاب : روزها در راه نویسنده : شاهرخ مسکوب
-
تهدید روندگان
سهشنبه 30 فروردین 1401 00:28
ابهام و تردید جز جدایی ناپذیر زندگیست.همینطور تهدید آمیز است زمانی که به پذیرش آنها تن ندهیم. آیندگان و روندگان، آیا تناسخی وجود دارد؟ بعد از مرگ چه اتفاقی می افتد؟ آیا به یک نیستی کامل میرسیم یا در بدن جانوری دیگر حلول میکنیم؟ سلانه سلانه زندگی را میگذارنم و دلخوش 4 متر و 2 قرونو دزاری هستم که ممکن است سبک زندگی من...
-
تماشای کورمال
دوشنبه 29 فروردین 1401 03:33
به تماشای این روزهای زندگی نشسته ام که چگونه عادت ها دارند مرا از پای در می آورند. به ظاهر شریف و به باطن بی رحم. بهر تقدیر ذات آدمی جنگجوست و میجنگد اما خب باکدام؟ انتخاب؟ ذهن مستبدانه اختیار روزها و لحظه ها را به دست گرفته و من منتظر هیچکس نبودم تا آزادی ام را باز پس گیرم. اما با آمدن تو که از پاریس هم زیباتری جنگ...
-
یادگاری 3
دوشنبه 29 فروردین 1401 03:17
آیا جز خطر، جز سرما و تاریکی چه در انتظار من است؟ آزادی؟ آزادی توقع زیادی است. همین قدر که بتوان نفس دزده ای کشید باید شکر خدا را کرد. نام کتاب : روزها در راه نویسنده : شاهرخ مسکوب
-
انگار نه انگار
یکشنبه 28 فروردین 1401 06:03
مات و متحیر به این روزهای زندگی نگاه میکنم. چگونه این همه روز با چشم بر هم زدنی گذشت و انگار که همین دیروز بود . فریاد کشان ذهنم را آرام میکنم تا بتوانم ادامه دهم و همزمان به این فکر میکنم که رندگی آنقدر کوتاه است که احمقانه ترین کار نا امیدی و دلسردی است. این فرصت برای دیدن و بزرگ شدن... آمار حاکی از کلیشه ای بودن...
-
بند روی آب
شنبه 27 فروردین 1401 05:19
همه جور توضیح بی سروته هی را می شود نوشت. می شود ثبت کرد و از این ها بدتر میتوان هر توضیخ بی سرو تهی را به زبان آورد و از همه اینها بدتر می شود در مقابل بقیه آدم ها این توضیحات بی سرو ته را نطق کرد . وابستگی و یکپارچگی انسان با خودش از قدرتمندترین نیروهای انسان بشمار میرود . سوغات هوای سرد دماغ قرمز است و سوغات دلِ...
-
حصار نفی و انکار
جمعه 26 فروردین 1401 07:24
رک، حواسم به خودم نیست. بیشتر از همیشه حواسم به کارهایی است که انجام می دهم اما حکایت، حکایت رهان کن رییس است . واقعه ی خاصی در شرف اتفاق نیست. تا تعریف واقعه چه باشد! دنیا هر چقدر هم که مملو از اتفاق باشد انسان به ناچار، به اصالت جریان خود گرفتار است. کیستی تو؟ نفی و انکار آنچه در زندگی رخ میدهد و توان جنگیدن از...
-
یادگاری 2
جمعه 26 فروردین 1401 06:52
دیدار دوست نعمت ناشناخته ایست. نام کتاب : روزها در راه نویسنده : شاهرخ مسکوب
-
باطن آتشفشان
پنجشنبه 25 فروردین 1401 03:59
قدیم و جدید زندگی ما آدم ها به این بر میگردد که برای رسیدن به آنچه میخواستیم و میخواهیم، چند بار شهید شده ایم. صلیب به خود بستیم و پرسه زدیم، از بزرگترین لذت ها گذشتیم تا ! تا به کجا برسیم؟ سئوال ها و حرف های احمقانه ای که از دل هر دو کلمه میتوان سئوال و تعریفی را طلب نمود... به سلامتی انسانی که یاغی و آزاد است. به...
-
یادگاری 1
پنجشنبه 25 فروردین 1401 03:39
خبر را : عکس تیر باران شدگان، با چشم بسته، بدن طناب پیچ و سر فرو افتاده، با خداحافظی دور، دل گرفته و سرزنش آمیز، سرزنشی در همه چیز، سرزنش ما که مانده بودیم و تماشا میکردیم. نام کتاب : روزها در راه نویسنده : شاهرخ مسکوب